هفته سی و پنجم بارداری
پنج شنبه 28 خرداد رفتیم بیمارستان پیامبران اکوی قلب جنین انجام دادیم. خیلی استرس داشتم. نفسم بالا نمی اومد. بالاخره نوبتمون شد. آقای دکتر شریفی گفت که خداروشکر همه چیز قلبت نرماله. خدایا شکرت. پسرم رو به خودت می سپارم خودت همه جوره نگهدارش باش. پسرم بعضی وقتا اینقدر که تو مهربونی گریم می گیره. موقعایی که نگرانت می شم که تکون خوردی یا نه یا موقعایی که دوست دارم تکون بخوری، دستم و می زارم روی شکمم و صدات میکنم محمدپارسای مامان من نگرانتم تکون بخور. سریع تکون می خوری. قربونت برم پسر مهربون و دوست داشتنی من. ...